۱۳۹۹ آذر ۱۳, پنجشنبه

چرا ایرانی ها رمان پلیسی نمی خوانند؟

 

چرا ایرانی ها رمان پلیسی نمی خوانند؟

 
آنچه امروزه از آن با عنوان رمان پلیسی یاد می شود، ذیل عنوان ادبیات سیاه قرار می گیرد که تفاوت هایی با شکل پیشین خود یعنی رمان پلیسی – معمایی دارد، چه این که ادبیات پلیسی مدرن درصدد واکاوی، رفتارباوری و بررسی دلایل ناهنجاری انسان مدرن است.
هفته نامه کرگدن - پوریا میرآخورلی: گفتگو با عباس آگاهی درباره تاریخچه ادبیات پلیسی، تفاوت های داستان جنایی دیروز و امروز و همچنین دلایل اصلی که باعث شده داستان پلیسی در ایران درخشش چشمگیری نداشته باشد.

آنچه امروزه از آن با عنوان رمان پلیسی یاد می شود، ذیل عنوان ادبیات سیاه قرار می گیرد که تفاوت هایی با شکل پیشین خود یعنی رمان پلیسی – معمایی دارد، چه این که ادبیات پلیسی مدرن درصدد واکاوی، رفتارباوری و بررسی دلایل ناهنجاری انسان مدرن است.
 
از همین رو، انگیزه نه تنها در این ژانر بلکه در رمان مدرن نقشی اساسی ایفا می کند و دیگر الگوها و فرمول ها همچون اولین فردی که به عنوان مظنون – ولو با دلایل محکم – در یک سوم ابتدایی داستان معرفی می شود و کسی که بیشترین شواهد برای گناهکاری او در نیمه داستان وجود دارد، بی گناه است، برملا شده است و از این رو بررسی انسان و حالات و روحیات متغیر او، الگو و فرمول این ژانر در نظر گرفته می شود.

برخی معتقدند این روزها ادبیات سیاه بر ادبیات سفید سایه افکنده است و از هر چهار کتابی که به فروش می رسد، یکی از آنها رمان پلیسی است. به گونه ای که جامعه شناسی مانند آرتور آسا برگر نیز رمانی با عنوان «دورکیم مرده است» را می نویسد که در آن شرلوک هلمز و ماجرایی معمایی را دستمایه پرداخت به نظریه اجتماعی قرار می دهد.
 
چرا ایرانی ها رمان پلیسی نمی خوانند؟

اما این ژانر در ایران جدی گرفته نشده است و همچنان نیز جدی گرفته نمی شود، در حالی که نکته جالب در مورد ادبیات پلیسی این است که کارآگاه های این گونه داستان ها در غرب، از نویسندگان شان معروف ترند که این مسئله موید اقتباس های متعدد و اقبال عامه از آثار نوشته شده در این ژانر است، اما در ایران کمتر نویسنده ای را می توان یافت که به طور جدی به این ژانر پرداخته باشد و موید این مطلب هم در نداشتن یک کارآگاه معروف ایرانی است.

حتی این که شناخت مخاطبان ادبیات داستانی در ایران از نویسندگان و کارآگاه های معروف این گونه آثار ادبی منحصر به شرلوک هلمز، خانم مارپل و هرکول پوآرو می شود که آن هم به علت پخش متعدد سریال های اقتباسی آنها از تلویزیون است و اگر کسی به روزتر باشد، به ژول مگرهِ ژرژ سیمنون و فیلیپ مارلوی چندلر اشاره می کند و فارغ است از این که نویسندگانی چون فردریک دار، یاکوب آرژونی، مانشت، گیوم موسو، پی یر بوالو، توماس نارسژاک و ... سال هاست که در غرب خوانده می شوند. همه اینها را نوشتم تا بگویم با عباس آگاهی مترجم نام آشنای داستان های جنایی که ساکن پاریس هم هست، درباره ادبیات پلیسی گفتگو کرده ایم و کم و بیش به همه موضوعاتی که در بالا مطرح شد پرداخته ایم.

بعد از آشنایی با این داستان ها به شما پیشنهاد میکنیم بخش دانلود رمان پلیسی را مشاهده کنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر